
بردپیت سیاه
“خاطرات لخت و برهنه سر دیوار نشستهاند و پایشان را تکانتکان میدهند. از دور که تو را میبینند جست میزنند و دنبالت راه میافتند. حواست نباشد لِنگ میبندند…
“خاطرات لخت و برهنه سر دیوار نشستهاند و پایشان را تکانتکان میدهند. از دور که تو را میبینند جست میزنند و دنبالت راه میافتند. حواست نباشد لِنگ میبندند…