Tag: پیر سانسو

بوطیقای شهر( ۱۱۲)

پیرسانسو، برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه  تاکسی آن زمان‌ها که هنوز تاکسی‌ها به صف نمی‌شدند و در خطوط منظم بلندی در ایستگاه‌ها قرار نمی‌گرفتند، آدم ِ تازه…

بوطیقای شهر ۱۱۰

  پیر سانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه تراموا، یکشنبه شب‌ها را هما‌ن‌گونه اعلام می‌کرد که به لرزش درآمدن هوا بر ]فرارسیدن[ تابستانی ناب دلالت می‌کرد، همان‌گونه…

بوطیقای شهر (۱۰۸)

پیرسانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه این توصیف اگر پایه و اساسی داشته باشد برای ما نکاتی دربارۀ شاعرانۀ فضای شهری روشن می‌کند. نخست آنکه تصاویر هرگز…

بوطیقای شهر (۱۰۵)

پیر سانسو ترجمۀ ناصر فکوهی و زهره دودانگه از یک سو-هرچند این نکته‌ای اساسی نیست- این مغازه‌ها به نوعی از گفتار حیات می‌بخشیدند و تشویقش می‌کردند.  گذاری طبیعی…

بوطیقای شهر(۱۰۱)

پیرسانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه وقتی ما در یک چهارراه ایستاده‌ایم احساس می‌کنیم با بُعد دیگری روبرو هستیم. پناه‌گاه‌ها صرفا برای حفاظت از مصرف کننده در…

بوطیقای شهر (۹۴)

پیر سانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه انبوه، انبوهی که دائما دوباره آغاز می‌شود، ظاهرا گاه به مکان‌هایی که دیگران از آن‌ها گذر کرده‌اند بازمی‌گردد، گویی بخواهد…

بوطیقای شهر (۸۴)

پیر سانسو برگردان ناصر فکوهی و زهره دودانگه هرچیز قیمتی دارد رفته‌رفته، به تدریج که او راه می‌رود، می‌فهمد که هرچیز قیمتی دارد. تا به حال فکر می‌کرد…